سرقتهای واقعی که شبیه فیلمهای هالیوودی به نظر میرسند!
بزرگترین سرقتهای تاریخ دنیا داستانهای جالبی دارند. بعضی از آنها آنقدر غیرواقعی به نظر میرسند که انگار فیلم هالیوودی هستند. سرقتهای بزرگ تاریخ نشان میدهد بانکها و موزهها اصلیترین هدف سارقان هستند و آنها ایدهها و برنامههای مختلفی برای دزدی از این مراکز دارند! در این مقاله سرگرمکننده از ایران تاپ فایو، 5 سرقت بزرگ تاریخ را بررسی میکنیم و داستان هرکدام از آنها را برای شما توضیح میدهیم.
5 سرقت بزرگ تاریخ
در سرقتهای بزرگ تاریخ اشیاء مختلفی دزدیده شدهاند، از اسکناسهای نقدی گرفته تا الماسهای گرانبها و آثار هنری موزهها. جالب است بدانید که با وجود اینکه اکثر سرقتها قبل از سال 2000 میلادی اتفاق افتادهاند، اما در بسیاری از آنها، اشیاء مسروقه هنوز پیدا نشده است و کسی نمیداند چه کسی آنها را خریده یا کجا نگهداری میشوند! در ادامه داستان سرقتهای بزرگ تاریخ را تعریف میکنیم و توضیح میدهیم که در هر داستان چه چیزهایی دزدیده شده است.
1. سرقت بانک مرکزی عراق
بزرگترین سرقت بانکی تاریخ از بانک مرکزی عراق بوده و صدام حسین در آن دست داشته است. در سال 2003، چند روز قبل از حمله آمریکا به عراق، صدام حسین حکومتش را در خطر دید و تصمیم گرفت داراییهای نقدی عراق را به نحوی برای خودش بردارد! او در یک دستور محرمانه به بانک مرکزی نوشت تا تمام داراییهای نقدی بانک را به نمایندهای که میفرستد، تحویل دهد. این نماینده، قصی حسین، پسر صدام بود. پسر صدام بدون کوچکترین سروصدایی یک میلیارد دلار را از بانک مرکزی عراق خارج کرد و با کامیونهای نظامی به کاخ ریاست جمهوری بردند. جالب است بدانید که تعداد جعبههای حاوی پول، آنقدر زیاد بود که جابهجایی آنها 5 ساعت طول کشید!
بعد از مدت کوتاهی بغداد سقوط کرد، قصی حسین به قتل رسید و سربازان آمریکایی به دنبال داراییهای صدام حسین گشتند. در یکی از کاخهای او 650 میلیون دلار از پولها پیدا شد و به دولت بعدی عراق تحویل داده شد. اما از 350 میلیون دلار باقیمانده هیچ اطلاعاتی در دست نیست و کسی نمیداند کجا باید دنبالشان بگردد! به نظر میرسد قصی حسین و پدرش قبل از سقوط این دارایی را به خارج از عراق منتقل کردهاند، اما کجا؟ کسی نمیداند!
2. سرقت قطار در انگلیس
در این بخش داستان یک فیلم هالیوودی واقعی هیجانانگیز را برایتان تعریف میکنیم! این داستان یکی از جذابترین داستانهای جنایی تاریخ است. قطار گریت ترین در سال 1963 از گلاسکو اسکاتلند به لندن میرفت و حامل 2.5 میلیون دلار پول و چکهای بانکی بود. برآورد میشود داراییهای این قطار الان حدود 50 میلیون دلار ارزش دارد. در آن زمان همیشه داراییهای ارزشمند با قطار جابهجا میشدند، زیرا امنترین و سریعترین روش بود.
باند سرقت قطار گریت ترین 15 نفر بودند و بروس ریچارد آنها را رهبری میکرد. آنها در نقطهای دور افتاده چراغهای راهنمای راهآهن را دستکاری کردند تا چراغ قرمز به لوکوموتیوران دستور ایست دهد. وقتی قطار متوقف شد، یکی از سارقان که مهندس راهآهن بود، قطار را به پل بریدگو که محلی دور افتاده بود، رساند. باند سارق امواج رادیویی محل توقف قطار را هم مختل کردند تا پرسنل امکان درخواست کمک از پلیس را نداشته باشند. بعد از رسیدن قطار به محل تعیینشده، اعضای باند کیسههای پول را به یک کامیون انتقال دادند. کل عملیات سرقت 45 دقیقه طول کشید!
باند سارق بعد از سرقت در یک مزرعه مخفی شدند. برنامه این بود که چند هفته در این مزرعه بمانند تا وقتی آبها از آسیاب افتاد، به مکان دیگری بروند. آنها به موقع از مزرعه خارج شدند و پلیس بعد از خروج آنها مزرعه را پیدا کرد. اما یک اشتباه ساده همه باند را به فنا داد. اثر انگشت یکی از اعضای باند که سابقه جنایی داشت، در مزرعه باقی مانده بود. پلیس با همین اثر انگشت، سارقها را شناسایی کرد و طی یک سال توانست 13 نفر از آنها را دستگیر کند. البته اعضای باند حتی در زندان هم بیکار نماندند و چند نفر از آنها بعد از حبس، از زندان فرار کردند. یکی از آنها 36 سال بعد و دیگری 20 سال بعد دستگیر شدند!
از سرنوشت پولها هم خبری در دست نیست! پلیس فقط مقدار کمی از پولها را پیدا کرد. مابقی آن بین اعضای باند و خانواده آنها تقسیم شد و دست پلیس به آنها نرسید.
3. سرقت بانک در بیکر استریت در انگلیس
این سرقت در سال 1971 اتفاق افتاد و یکی از پیچیدهترین سرقتهای تاریخ بود. باند سارق از یک روش قدیمی برای دزدی استفاده کردند، آنها به خزانه بانک تونل زدند! آنها از چند ماه قبل از زیر خیابان تونلی حفر کردند که مستقیم به خزانه بانک میرسید. با این کار از آژیر بانک در امان میمانند و میتوانستند امن و راحت از خزانه دزدی کنند. سارقان یک مغازه در نزدیکی بانک اجاره کردند و بهعنوان پوشش، یک عکاسی در آن افتتاح کردند؛ اما در واقع این مغازه مبدأ تونل زیرزمینی آنها بود. این تونل 15 متری با عرض 1 متر ساخته شد و سارقان دقت کردند تا تونل را طوری بسازند که احتمال ریزش آن وجود نداشته باشد.
اعضای باند در یک روز تعطیل وارد خزانه شدند و حدود 3 میلیون پوند که امروز بیش از 300 میلیون دلار ارزش دارد را از تونل خارج کردند. سارقها از طریق بیسیم باهم ارتباط برقرار میکردند، اما از بدشانسی آنها یک اپراتور رادیویی تازهوارد امواج رادیویی بیسیمهای سارقان را دریافت کرد و به پلیس گزارش داد. البته موقعیت دقیق امواج مشخص نبود و پلیس نميدانست کدام بانک مورد سرقت قرار گرفته است. بنابراین تا به بانک نایتسبری برسد، کمی طول کشید و سارقها فرار کرده بودند.
سارقان بانک نایتسبری بسیار حرفهای بودند و هیچ ردی جز تونل زیرزمینی از خود برجای نگذاشتند. آنها خیلی سریع به نقاط مختلف دنیا متواری شدند و پلیس هیچوقت نه توانست آنها را شناسایی و دستگیر کند و نه توانست به پولها برسد! البته بعد از مدتی شایعه اینکه بعضی از مقامات دولتی و پلیس در این دزدی نقش داشتند، مطرح شد و به همین خاطر پیگیریهای پرونده نصفه باقی ماند.
جالب است بدانید که در سال 2005 نیز سرقتی مشابه در برزیل اتفاق افتاد و سارقان یک تونل 78 متری از یک خانه اجارهای به خزانه بانک فورتالزا در برزیل زدند. آنها 70 میلیون دلار را بدون درگیری با پلیس دزدیدند، اما در عملیات فرار و رد گمکنی به اندازه اعضای تیم سارقان نایتسبری حرفهای نبودند و بعد از مدتی اکثر آنها دستگیر شدند.
4. سرقت الماس آنتورپ در بلژیک
مرکز الماسهای آنتورپ بهعنوان یکی از امنترین نقاط کره زمین شناخته میشود. البته اعضای باند سارقی که در سال 2003 به این مرکز نفوذ کردند، این ادعا را مسخره میکنند. در این مرکز الماسهای خام و تراشخورده به مالکیت بزرگترین تاجران الماس جهان وجود داشت و چند لایه امنیتی از این مرکز محافظت میکرد. این لایهها عبارتند از:
بیایید بررسی کنیم سارقهای داستان ما چطور از پس این همه لایه امنیتی برآمدند. باند سارقها توسط لئوناردو نوتاربارتولو هدایت میشد. لئوناردو حدود 3 سال قبل از سرقت هویت جعلی یک تاجر الماس برای خود دستوپا کرد و یک دفتر کار در این مرکز اجاره کرد. او در این مدت سیستمهای امنیتی و فرایند کار مرکز آنتورپ را بهدقت مورد بررسی قرار داد و تمام اطلاعاتی که نیاز داشت را به دست آورد.
اعضای باند از درب اصلی وارد ساختمان شدند و حتی یک لحظه هم به راههای مخفی مثل حفر تونل فکر نکردند! آنها قبل از هرکاری روی دوربینها اسپری سیاه پاشیدند. سپس با استفاده از ابزارهای مخصوص قفل الکترومغناطیسی خزانه را از کار انداختند. بعد از آن ورقههای شفاف از جنس پلاستیک پلیاتیلن را در مقابل حسگرهای حرکتی قرار دادند تا امواج مادون قرمز را دریافت نکنند و بیاثر شوند. آنها حتی با ابزارهای فریزکننده، حسگر حساس به تغییرات دمایی را فریب دادند؛ این حسگر با حس تغییر دما بخاطر حضور انسان در فضا فعال میشد و سیستم هشدار را روشن میکرد. لئوناردو نوتاربارتولو نیز با استفاده از موم الگوی کلید گاوصندوق خزانه را برداشته بود. پس تیم سارقها حتی کلید خزانه را هم داشتند!
سرقت کاملا مطابق با نقشه پیش رفت و سارقها الماسهایی با ارزش بیش از 100 میلیون دلار را دزدیدند. آنها بیشتر الماسهای خام را انتخاب کردند تا بدون شماره شناسایی و غیرقابل ردیابی باشند. اما این سرقت حرفهای هم با یک اشتباه کوچک به فنا رفت و رهبر تیم دستگیر شد.
سارقها زبالههایشان را در محلی نزدیک آنتورپ دور ریخته بودند و از سر حواسپرتی یکی از رسیدهای پرداخت اجاره دفتر لئوناردو نوتاربارتولو در آنتورپ نیز در میان زبالهها بود. یک رهگذر این کیسه را پیدا کرد و آن را به پلیس تحویل داد و پلیس رهبر این باند را دستگیر کرد. البته لئوناردو هیچوقت نگفت همراهانش در این سرقت چه کسانی بودهاند یا الماسها را کجا بردهاند! او مدعی شد یک واسطه در این سرقت بوده است و بعد از تحویل الماسها، او را کنار گذاشتهاند. الماسها هیچوقت پیدا نشدند و احتمالا در بازار سیاه بدون هیچ رد و نشانی خرید و فروش میشوند.
5. سرقت هتل کارلتون در فرانسه
این دزدی بهعنوان یکی از سریعترین سرقتهای تاریخ شناخته میشود که در آن سارقان توانستند در 3 دقیقه، 60 میلیون دلار جواهر را بدزدند! این سرقت در سال 1994 اتفاق افتاد. در آن زمان در یکی از طبقات هتل کارلتون فرانسه نمایشگاه جواهرات برگزار شده بود و در آن جواهراتی به ارزش 60 میلیون دلار (بیش از 130 میلیون دلار امروز) برای بازدید وجود داشت. باند سارق از ماهها قبل هتل کارلتون را تحت نظر داشتند و تمام مسیرهای ورود و خروج و فرار، سیستمهای امنیتی و شیوه کار نگهبانها را بررسی کرده بودند.
باند سارق با لباسهای شیک بهعنوان بازدیدکننده وارد نمایشگاه شدند و درست زمانی که فروشندهها مشغول نشان دادن جواهرات به مشتریها بودند، سارقها اسلحهها را بیرون کشیدند. البته هیچ شلیکی در این سرقت انجام نشد و فقط با گاز اشکآور و اسپری فلفل از واکنش سریع افراد حاضر جلوگیری کردند. اعضای تیم طی یک حرکت حرفهای و هماهنگشده در 3 دقیقه تمام جواهرات را جمع کردند و در چمدانهایشان ریختند. آنها قبل از ورود، قفل درب اضطراری هتل را باز کرده بودند و بهجای خروج از درب اصلی، از همان درب اضطراری فرار کردند.
باند سارقان هتل کارلتون فرانسه هیچ ردی از خود بر جای نگذاشتند و چهره آنها بخاطر استفاده از ماسک و عینک در دوربینهای امنیتی مشخص نیست. جواهرهای مسروقه در این دزدی هم هیچوقت پیدا نشد. پلیس احتمال میدهد این سرقت کار یک گروه سارق حرفهای در اروپا به نام «پینک پانترها» باشد. بعضی از اعضای پینک پانترها در سرقتهای دیگر دستگیر شدند، اما پلیس نتوانست هیچکدام از آنها را به پرونده هتل کارلتون ارتباط دهد.
سخن پایانی
در این مقاله 5 سرقت بزرگ تاریخ را بررسی کردیم که در اکثر آنها سارقان موفق بودند و پلیس یا نتوانست آنها را دستگیر کند یا اینکه بعد از دستگیری سارقها، دستش به اموال مسروقه نرسید. سرقتهایی که گفتیم اغلب تا قبل از پیشرفت فضای دیجیتال اتفاق افتادهاند و به همین خاطر تا این اندازه هیجانانگیز هستند. در سالهای اخیر سرقتها بیشتر در فضای دیجیتال و از طریق هک اتفاق افتادهاند و ماجرای جذاب و پرهیجانی برای تعریف کردن ندارند! سرقتهای دهههای قبلی به برنامهریزی، استراتژی دقیق و تعقیب و گریز با پلیس نیاز داشتند و به همین خاطر شبیه به فیلمهای هالیوودی به نظر میرسند.
،با ثبت ایمیل خود در خبرنامه ایران تاپ فایو از آخرین مطالب، به محض انتشار مطلع شوید
برای گپ زدن با کاربران، ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید