7 fascinating video games for your real life
بعضی از بازیهای ویدیویی چیزی فراتر از ابزاری برای سرگرمی هستند. این بازیها مفاهیمی از زندگی واقعی را به ما آموزش میدهند. گاهی هنگام بازی کردن سوالهایی در ذهن ما ایجاد میشوند که به معنای واقعی زندگی برمیگردد. گاهی در حین بازی چیزهایی را یاد میگیریم که شاید طی سالها تجربه در زندگی واقعی به آنها نمیرسیدیم و گاهی با این بازیها، دیدگاه تازهای درباره زندگی پیدا میکنیم اگر هر روز چند ساعت از زمان خود را برای بازی کردن صرف میکنید، حتماً به سراغ بازیهایی بروید که چیزی برای یاد دادن به شما داشته باشند. در این مقاله از ایران تاپ فایو 7 بازی ویدیویی را معرفی میکنیم که هم شما را سرگرم میکنند، هم چیزهای زیادی برای یاد دادن به شما دارند و حتی شاید زندگی شما را تغییر دهند!
7 بازی ویدیویی جذاب برای زندگی واقعی شما
بازیها اغلب یک داستان را روایت میکنند: شما شخصیت اصلی این داستان هستید و رسالتی برای انجام دارید. با انجام ماموریتهایتان به هدف میرسید و برنده میشوید. کمی فکر کنید: آیا زندگی واقعی هم همینطور نیست؟ هر کدام از ما قهرمان داستان خودمان هستیم و در تلاشیم ماموریتها و رسالتهایی را انجام دهیم تا زندگی بهتری برای خود و کسانی که دوستشان داریم، بسازیم. با رسیدن به این هدف برنده میشویم و پاداش ما احساس رضایتی است که از زندگی داریم! در ادامه به سراغ بازیهایی میرویم که نسخه اغراق آمیز از زندگی واقعی هستند و میتوانند مهارتهایی که در زندگی واقعی به کارتان میآید را به شما یاد دهند.
1. The Sims
این بازی یکی از مشهورترین بازیهای شبیهساز زندگی واقعی است. در این بازی شما کنترل کامل تمام شخصیتهای Sims را در اختیار دارید. شما تعیین میکنید هر Sims زمانش را چطور صرف کند، با چه کسی در رابطه باشد، کجا زندگی کند، چه شغلی داشته باشد، چه تصمیمهایی برای زندگیش بگیرد، درآمدش را کجا خرج کند و خلاصه آنکه زندگی خود را چگونه بگذراند.
در این بازی، زندگی واقعی با تمام چالشها و ابعادش شبیهسازی شده است. شما برای موفقیت و شاد بودن سیمزها باید برای زندگی آنها برنامهریزی کنید، هدفگذاری انجام دهید، مدیریت زمان داشته باشید و با چالشهای مختلف آنها دست و پنجه نرم کنید. در هر مرحله از بازی در کنار رسیدگی به سیمزها، مأموریتی برای شما تعریف میشود که باید آن را انجام دهید تا به مرحلههای بالاتر بروید. با صعود مراحل، جنبههای مختلف زندگی Simsها هم رشد میکند. با تجربهای که از این بازی به دست میآورید، ممکن است وقتی در زندگی واقعی با چالشی روبرو شدید، بتوانید از این تجربهها استفاده کنید و به راحتی مشکلات خود را حل کنید!
2. The Last of us
بازی « آخرین بازمانده از ما» در دنیای آخرالزمانی اتفاق میافتد که اکثر مردم به خاطر شیوع یک ویروس مرگبار از بین رفتهاند. در این میان جوئل و الی دو فرد زنده هستند که برای بقا تلاش میکنند. طی داستان بازی، ارتباط احساسی بین این دو شخصیت شکل میگیرد. جوئل در ابتدای بازی مردی سرد و عبوس است که هیچ احساسی به الی ندارد. او دخترش را که هم سن و سال الی بوده به خاطر پاندمی ویروسی از دست داده است؛ اما به مرور زمان الی به مهمترین شخصیت در زندگی جوئل تبدیل میشود و جوئل برای محافظت از این دختر نوجوان تمام تلاشش را میکند. رابطه جوئل و الی به عنوان یکی از عمیقترین و احساسیترین روابط در دنیای بازیهای ویدیویی شناخته میشود. تا جایی که سریال این بازی هم ساخته شده و طرفداران بسیاری پیدا کرده است.
در این بازی شما با معنای زندگی مواجه میشوید. متوجه میشوید که حتی بعد از آخرالزمان هم انسانیت اهمیت دارد، رابطهها مهم هستند و انسانها برای ادامه زندگی به یکدیگر نیاز دارند. در این بازی شما باید در سختترین شرایط هم تصمیمهای درست و اخلاقی بگیرید، دیگران را درک کنید و احساسات خود را حتی در چالشهای سخت کنترل کنید تا بتوانید به زندگی در کنار عزیزانتان ادامه دهید. در نسخه اول بازی Last of us شما اغلب در نقش جوئل هستید و در نسخه دوم این بازی، اغلب نقش الی را برعهده میگیرید. البته در هر دو نسخه، گاهی اوقات در نقش شخصیتهای دیگر بازی هم ظاهر میشوید.
3. Life is strange
بازی «زندگی عجیب است» درباره دختری است که میتواند زمان را به عقب برگرداند. مکس کالفیلد شخصیتی است که شما در آن ایفای نقش میکنید. این دختر به عکاسی علاقه دارد و بعد از مدتی کار کردن، بهصورت اتفاقی متوجه توانایی ماوراطبیعی خود برای بازگرداندن زمان میشود. البته که برگرداندن زمان به عقب و تغییر تصمیمات و انتخابهای گذشته، سرنوشت او و اطرافیانش را تغییر میدهد. مکس با عواقب هر تصمیم مواجه میشود و تأثیر مستقیم آن بر زندگی خود و اطرافیانش را میبیند. پس باید هنگام برگرداندن زمان به آینده به انتخابهایش فکر کند و نتایج آنها را در نظر بگیرد. در این بازی شما مفهوم واقعی گذشته، حال و آینده را لمس میکنید و پیوند عمیق زمانهای مختلف را متوجه خواهید شد.
4. Shadow of the Colossus
این بازی یک داستان ساده دارد. دختری به نام مونو، به دلیلی نامعلوم فوت کرده است و شخصیتی به نام «واندر» که شما نقش او را ایفا میکنید، به دنبال زنده کردن او است. دلیلش هم مشخص نیست! اما در مراحل اولیه ی بازی صدایی میشنوید که به شما میگوید برای زنده شدن مونو باید 16 غول به نام کلوسی را بکشید و بعد از آن دخترک زنده میشود! بعد از کشتن غول شانزدهم هم بازی به پایان میرسد! اما چیزی که سایه کلوسی را به یکی از جذابترین بازیها تبدیل کرده، این است که سازندهها برداشت از داستان را برعهده بازیکن گذاشتهاند! بعضی از کلوسیها آنقدر زیبا هستند که شما به هدفتان شک میکنید. آیا واقعا کلوسیها باید کشته شوند؟ شما یک قهرمان هستید یا یک قاتل؟ این پرسشها در تمام مراحل بازی در ذهنتان میچرخد و باعث میشود به عواقب تصمیمهایتان فکر کنید. هدف، معنا و رسالت در این بازی به چالش کشیده میشود و ذهن شما را درگیر میکند.
5. Red Dead Redemption
این بازی دو نسخه دارد و در غرب وحشی اتفاق میافتد. در نسخه اول شما در نقش یک یاغی به نام جان مارستون هستید. او قصد دارد یاغیگری را برای همیشه کنار بگذارد، اما فدرال خانواده، او را گروگان میگیرد. فدرال از جان میخواهد در ازای آزادی همسر و پسرش، دو نفر از شرکای زمان یاغیگری خود را به قتل رساند. جان برای نجات خانواده راهی این مأموریت میشود.
در نسخه دوم این بازی شما نقش آرتور مورگان را بازی میکنید که یکی از اعضای گروه یاغیهای غرب وحشی است. برای اعضای این گروه، وفاداری به رفقا مهمترین ارزش است، اما آرتور تغییرات درونی را تجربه میکند و دیگر نمیخواهد یاغی باشد. او به تضاد بین وفاداری به دوستان و اصلاح زندگی میرسد.
در این بازی شما اتفاقات مختلفی را پشت سر میگذارید که در زندگی واقعی هم بسیار عمیق هستند؛ تجربههایی مثل تغییر شخصیت، خیانت، انتقام، جبران اشتباهات و عدالت. در بازی RDR شما با هر دو شخصیت همذاتپنداری میکنید، احساساتتان درگیر میشود و به جای آنها زندگی میکنید و تصمیم میگیرید. زندگی این دو شخصیت تجربههای ارزشمندی را به شما میآموزد که ممکن است زندگی واقعیتان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
6. سری بازیهای GTA
سری بازیهای GTA یکی از خاطرهانگیزترین بازیها برای ما ایرانیها است. در نسلهای دهه هفتاد و هشتاد، کمتر کسی پیدا میشود که این بازی را تجربه نکرده باشد. GTA نسخهای اغراقشده از دنیای واقعی است و در این بازی شما آزادید که هرکاری میخواهید انجام دهید! بسیاری از افراد فقط برای سرگرمی این بازی را انجام میدهند، اما اگر کمی عمیق شوید، GTA درسهای بسیاری برای شما دارد! در این بازی، آزادی مطلق بدون پیامد نیست. این بازی همچنین مشکلات جامعه مدرن و چالشهای روابط و ثروت و یاغیگری را به شیوهای غیرمستقیم نشان میدهد. شما برای بازی در GTA باید تصمیمهای درست بگیرید، سبک زندگی که میخواهید را انتخاب کنید و با عواقب تصمیمهایی که میگیرید، روبرو شوید.
7. God of War
شخصیت اصلی این بازی کریتوس است که از طرف خدایان مأمور شده تا ایریس (خدای جنگ) را به قتل برساند. خدای جنگ، همسر و فرزند کریتوس را به قتل رسانده است؛ به همین دلیل انگیزه او برای انتقام در کنار درخواست خدایان قرار میگیرد و او را برای کشتن ایریس مصمم میکند. او در این مسیر به عواقب انتقام فکر میکند. در نهایت اگر کریتوس موفق به کشتن ایریس شود، بازی به پایان میرسد و گناهانش بخشیده میشود، اما واقعیت این است که حس درونی کریتوس نسبت به خودش تغییر نمیکند و هیچکس گذشته پر از خشم و انتقام اولین آدمیزادی که موفق به کشتن یک خدا شده است را از یاد نمیبرد! با این بازی شما بسیار درباره انتقام فکر خواهید کرد، رشد شخصیتی کریتوس را تجربه میکنید و با چالشهای او به مقصد نهایی میرسید. کریتوس در پایان بازی به یک خدا تبدیل میشود و خودش جایگاه خدای جنگ را میگیرد!
سخن پایانی
در این مقاله، بازیهایی را نام بردیم که در کنار سرگرمی، محتواهایی برای یاد دادن به شما دارند. بعضی از این بازیها مثل Sims بسیار ساده هستند و نسخهای از زندگی واقعی به شمار میروند، اما بعضی دیگر در دنیای خیالات اتفاق میافتند و در روایتهای جذاب، مفاهیم مختلف را به شما آموزش میدهند. شما چه پیشنهادهایی برای اضافه کردن به لیست بازیهای ایران تاپ فایو دارید؟ آیا بازی انجام دادهاید که تجربه عمیقی برای شما رقم بزند، سوالات کلیدی در ذهنتان مطرح کند و روی زندگی واقعی شما تأثیر داشته باشد؟
،با ثبت ایمیل خود در خبرنامه ایران تاپ فایو از آخرین مطالب، به محض انتشار مطلع شوید
برای گپ زدن با کاربران، ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید