پنج افسانه باستانی پیرامون نوروز


Admin Irantop یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳

همه ایرانیان هر ساله جشنی باستانی به نام نوروز را برگزار می کنند. نوروز برای آن دسته از کشورهایی که آن را جشن می گیرند بسیار با ارزش است. اما برای بسیاری از ما این سوال پیش می آید که اساساً شخصیت ها و مراسم مرتبط با این جشن باستانی از کجا نشأت می گیرند و به عبارتی، افسانه های پیرامون هر کدام از آن ها مانند حاجی فیروز، چهارشنبه سوری و سیزده بدر چیست؟ امروز قصد داریم تا با نگاهی به تاریخچه هر یک به درک دقیق تری از آنها برسیم. با ما همراه شوید تا 5 افسانه باستانی پیرامون نوروز را با هم مرور کنیم. 

افسانه های پیدایش نوروز
فردوسی بزرگ معتقد است که نوروز درست از زمانی پا گرفت که جمشید بر سریری از طلا و با تاجی درخشان وارد منطقه آذربایجان شد. با تابش نور خورشید بر جمشید، سرزمین آریایی درخشیدن گرفت و مردم به وجد آمدند و جمشید نیز آن روز را نوروز نامید؛ نوروزی که از قضا با رستاخیز طبیعت همراه بود. اما کردها معتقدند آن روز که کاوه بر ضحاک ماردوش چیره شد، نوروز بود آن هم درست در اولین روز اعتدال بهاری. برخی نیز روز تولد زرتشت و برخی هم روز تولد اهورامزدا را نوروز خوانده اند.

در دوره ساسانیان اما نه تنها شاهد برپایی نوروز هستیم بلکه اصطلاح نوروز کوچک و بزرگ هم در کتب و اسناد تاریخی وجود دارند. نوروز کوچک از همان روز اول نوروز آغاز شده و تا 5 روز ادامه پیدا می کرد اما در روز ششم که خرداد نامیده می شد، نوروز بزرگ آغاز می شد. نوروز اول مختص دیدار پادشاه با مردم و نوروز بزرگ مختص خواص و نزدیکان پادشاه بود. 

افسانه برپایی سفره هفت سین
به نظر می رسد بسیاری از سنت های دیرپای نوروزی همانند کاشتن سبزه متعلق به دوره ساسانیان است. برای مثال بر روی ستون های خشتی، هفت دانه قرار می دادند و هر دانه که می رویید نشان از برکت و خوب بودن آن محصول در سال پیش رو داشت. سنت پاشیدن آب و شستشو در لحظات قبل از نوروز نیز از این دوران به یادگار مانده و آیینی برای تبرک، پاکیزگی، طلب باران و باورهای مثبت دیگر بوده است. 

همچنین ایرانیان باستان به هنگام بازگشت ارواح مردگان، سفره ای درخور با غذاهای لذیذ برایشان تدارک می دیدند. اگرچه در این سنت ردپایی از هفت سین به چشم نمی خورد اما رسم انداختن سفره می تواند از همین سنت باستانی به یادگار مانده باشد. هر یک از سمبل های هفت سین، پیشینه و فلسفه ای طولانی برای خود دارند و به مرور زمان سر از سفره های هفت سین درآورده اند.

افسانه برگزاری چهارشنبه سوری
سنت آتش روشن کردن و پریدن از روی آتش متعلق به ایرانیان باستان بوده است. آن ها معتقد بودند که فروهرها یا همان ارواح مردگان مومن در روزهای آخر سال که معمولا از دهه سوم اسفند ماه آغاز می شد، به مدت ده روز به نزد خانوادشان بازمی گشتند. اما برای اینکه هیچ مرده ای راه خانه اش را گم نکند، بر روی پشت بام خانه ها آتشی می افروختند. همچنین ایرانیان از قدیم برای آتش دعا می‌خواندند و از آن می‌خواستند تا بیماری‌ها و کسالت‌ها و نگرانی‌های سالی که گذشته را از آن‌ها بگیرد تا سال جدید را با شادکامی و سرزندگی شروع کنند. 

به عنوان مثال در بیشتر شهرهای ایران و پس از پریدن از روی آتش، کوزه‌ها را می‌شکنند. منشأ این آیین احتمالا به این عقیده برمی‌گردد که پریدن از روی آتش باعث انتقال بدیُمنی اهالی خانه به داخل کوزه می‌شود و شکستن‌شان بدیمنی را از بین می‌برد. در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه دور هم جمع می‌شدند و آخرین ذخیره‌ی دانه‌های نباتی را روی آتش با نمک بو می‌دادند و می‌خوردند. آنها اعتقادشان بر این بود که هر کس از این معجون بخورد در قیاس با دیگران خلق‌و‌خوی مهربان‌تری می‌یابد و کینه و حسد از وی دور می‌شود.

افسانه مراسم سیزده بدر
سیزدهم فرودین ماه متعلق به فرشته یا امشاسپند یا ایزد سپند (مقدس) و بزرگواری است که در متون پهلوی و در اوستا تیشتر نام دارد. اما درباره ی سیزده بدر هم روایت هست که جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم، خیمه و خرگاه بر پا می کند و چندین سال متوالی این کار را انجام می دهد. در نتیجه، این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی آید و ایرانیان از آن پس سیزده بدر را بیرون از خانه و در کنار چشمه سارها و دامن طبیعت برگزار می کنند. 

همچنین آیین های سال نو در سومر با نام «زگموگ» و در بابل با نام «آکیتو» دوازده روز به درازا می کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت برگزار می شده است. همچنین برخی معتقدند خروج از خانه و پناه بردن به طبیعت برای جستن از نحسی این روز بود اما برخی دیگر معتقدند خشکسالی روی داده در یکی از سال ها، مردم را بر آن داشت تا به دامان طبیعت پناه برند و با راز و نیاز از ایزد آب درخواست باران و سیراب شدن زمین را بکنند. 

افسانه حاجی فیروز
حاجی فیروز بازمانده آیین ایزد شهید شونده بوده و مراسم سوگ سیاوش نیز نموداری از همین آیین است. چهره سیاه حاجی فیروز نماد بازگشت از جهان مردگان و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد شهید شونده و شادی او نماد زایش دوباره آنهاست که با خود، رویش و برکت می‌آورند. پس از شهادت سیاوش، از خونش گیاهی می‌روید که این همان برکت بخشی و رویش است. 

حاجی فیروز در قدیم جز شخصیت های مقدس بوده است و اگر در خیابان به شادی می پرداخته، مردم نیز با او شادی می کرده اند و او را مورد احترام خود می دانستند. چرا که تاریخچه حاجی فیروز در ایران ارتباط مستقیم با ارواح اموات داشته است و همین خاطر مردم او را احترام می کردند تا ایشان نیز نزد اهورامزدا برای مردم طلب آمرزش و برکت کند. 

کلام پایانی
کشورمان ایران با قدمتی طولانی علاوه بر دارا بودن آثار باستانی و جاذبه های دیدنی، آداب و رسوم و مراسم های جذابی نیز دارد و سال هاست که این رسومات برپا مانده اند. یکی از آداب و رسوم ایرانیان نوروز است که در اولین روز از بهار و زنده شدن زمین آن را جشن می گیرند. افسانه های مختلفی پیرامون نوروز و آداب و رسوم آن وجود دارد که هر یک گویای بخشی از جنبه های آیینی نوروز است. در این مقاله با پنج افسانه پیرامون نوروز و عناصر مرتبط با آن آشنا شدیم. این افسانه ها در طول زمان، آداب و رسوم ایرانیان را شکل داده و زمینه باورپذیری آنها نسبت به نوروز را فراهم آورده است. با ما همراه باشید تا با ابعاد دیگر نوروز آشنا شوید؛ ابعادی که شاید بتوانند نگرش شما را نسبت به نوروز و پدیده های مرتبط با آن تغییر دهند. 



شما هم عضو خبرنامه ما شوید

،با ثبت ایمیل خود در خبرنامه ایران تاپ فایو از آخرین مطالب، به محض انتشار مطلع شوید

برای گپ زدن با کاربران، ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید


ایران تاپ فایو را در رسانه های اجتماعی !دنبال کنید

مطالب ما را در رسانه های اجتماعی نیز می توانید !دنبال کنید