ایرانیها از دیرباز مردمی شاد بودند که به مناسبتهای مختلف جشن و پایکوبی میکردند. بعضی از این جشنها در فرهنگ امروز ما هم باقی مانده، اما بعضی دیگر، آداب و رسوم باستانی است که ما جز داستانهای آن چیزی نشنیدهایم. یکی از شادترین روزهای مردم ایران زمین، روزهای منتهی به سال نو و آغاز سال جدید بوده است. در این روزها، مردم به مناسبتهای مختلف جشن و پایکوبی میکردند، شبنشینی داشتند و باهم معاشرت میکردند. در این مقاله ۵ جشن باستانی ایران در حوالی سال نو را بررسی میکنیم و داستانهایشان را روایت خواهیم کرد. بعضی از این جشنها هنوز هم برگزار میشوند، اما بعضی دیگر فقط در کتابها و منابع تاریخی وجود دارند.
۱. چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری یکی از جشنهای ایرانی است که هنوز هم برگزار میشود. البته که رسم آتشسوزی و ترقه و بازیهای خطرناک، ما را از اصالت ایرانی دور میکند. بیایید بررسی کنیم چهارشنبه سوری در ایران باستان چطور برگزار میشد.
جالب است بدانید که اجداد ما معتقد بودند خاکستر آتش چارشنبه سوری نحس است و باید از خانه دور شود؛ چون مردم درد و غم خود را به آن سپردهاند. به همین دلیل خاکستر را جمع میکردند و به آب روان میسپردند.
۲. نوروز
نوروز پررنگترین و مهمترین جشن سال نوی ایرانیهاست. جشن نوروز از شب قبل تحویل سال جدید آغاز میشود و تا ۱۳ روز بعد هم ادامه خواهد داشت. در این مدت رسمهای مختلفی از جشن سال نو گرفته تا دید و بازدیدهای نوروزی اجرا میشود.
مردم در روز سال نو، هفت سین میچینند. بسیاری از آنها اعتقاد دارند که بهتر است لحظه تحویل سال در یک مکان مقدس باشند. بعضی دیگر هم با اعضای خانواده، در خانه بزرگترها جمع میشوند و در کنار یکدیگر، سال را نو میکنند. بزرگترها هم به بچهها عیدی میدهند و همه اهل خانه، لباسهای نو میپوشند و دور هم جمع میشوند.
۳. ۱۳ به در
۱۳ به در در تقویم به عنوان «روز طبیعت» نامگذاری شده است. مردم ایران از دیرباز رسم دارند که این روز را در آغوش طبیعت سپری کنند. مردم ایران باستان، ۱۲ روز ابتدایی را به نیت ۱۲ ماه سال جشن میگرفتند تا شادی و خوشی برایشان تا پایان سال ادامه داشته باشد. بعد از آن هم برای رد کردن نحسی روز سیزدهم سال، به دل طبیعت میروند و به جشن و پایکوبی میپردازند، اما روایت دیگری هم برای طبیعتگردی در این روز وجود دارد.
بعضی از مورخان بر این باورند که ایرانیهای باستان، هیچ روزی را به عنوان روز شوم نمیشناسند. آنها برای هر روز، نامی با مفهومی زیبا برگزیدهاند. به عنوان مثال روز سیزدهم هر ماه، به عنوان «تیر روز» شناخته میشود و متعلق به ستارهی باران است. ایرانیان این روز را برای برگزاری جشن تیرگان برگزیدهاند و در این روز، پایکوبی میکنند.
افسانههای ۱۳ به در: از ازدواج مشی و مشیانه تا طبیعتگردی جمشید شاه
دو داستان جذاب دیگر هم درباره ۱۳ به در وجود دارد. داستان اول درباره ازدواج مشی و مشیانه است. آنها فرزندان اولین پادشاه جهان بودند که به او کیومرث یا گُلشاه میگویند؛ چون بر چیزی جز گل و گیاه حکومت نمیکرد! فرزندان دو قلوی او، مشی و مشیانه، باهم ازدواج کردند و با گره زدن دو شاخه مورد به یکدیگر، به عقد یکدیگر در آمدند. از آن زمان، رسم «علف گره زدن» ایجاد شد. دخترها و پسرهای دم بخت در روز سیزدهم بهار، دو شاخه سبزه را به یکدیگر گره میزنند تا بختشان باز شود.
داستان دوم به پادشاهی جمشید برمیگردد. یکی از افسانههای نوروز این است که جمشید در روزهای آغازین بهار، بر تخت پادشاهی ایران زمین نشست و از آن زمان، در ابتدای سال نو، جشن و پایکوبی به راه میافتد. روایت است که جمشید، چند سال متوالی، در سیزدهمین روز از بهار به همراه خدم و حشم خود به دل طبیعت میرفت و به تفریح و شادمانی میپرداخت. از آن زمان، طبیعتگردی در روز سیزدهم به یک رسم تبدیل شد و ایرانیها آن را اجرا میکنند.
۴. جشنهای ۱۲۰ ساله
هر سال خورشیدی، ۳۶۵ روز و ۶ ساعت است. در تقویم کنونی ما، هر چهارسال یکبار، این ۶ ساعت روی هم جمع میشود و اسفند را ۳۰ روزه میکند و سال کبیسه میشود. اما در ایران باستان سال کبیسه وجود نداشت. به جای آن، هر ۱۲۰ سال یکبار، این ۶ ساعتها روی هم جمع میشد و ماه سیزدهم را به تقویم اضافه میکرد. در این ماه مردم دست از کار و زندگی میکشیدند و جشن بزرگی در سراسر کشور برگزار میشد تا بخورند و بنوشند و شادی کنند!
ایرانیهای باستان برای یکدیگر آرزو میکردند تا «۱۲۰ ساله شوند» و یک بار با این ماه باشکوه و شادمانه آشنا شوند. این آرزو، هنوز هم در گفتار و فرهنگ ما باقی مانده و وقتی میخواهیم برای کسی طلب خیر کنیم، میگوییم: «الهی ۱۲۰ ساله شوی!». جالب است بدانید که این دعای خیر، به یهودیها هم رسیده و آنها هم برای طلب خیر، از آن استفاده میکنند!
۵. جشن فروردگان
این جشن با نامهای عجیب دیگری چون «هَمَسپَثمَئِدَیَه (Hamaspathmaêdaya)» یا «همسپتمدم» هم شناخته میشود. در ایران باستان، روز نوزدهم هر ماه، با نام «فروردین» شناخته میشد. جشن فروردگان نیز از ۱۹ اسفند ماه شروع میشد و تا سال نو ادامه داشت.
اجداد ما بر این باور بودند که در این ۱۰ روز، روحهای مقدس پدرانشان از ملکوت به زمین سر میزنند و برایشان از درگاه ایزد پاک، طلب روزی، تندرستی، نیکبختی و شادمانی میکنند. مهمترین روز این جشن ۱۰ روزه، یک روز مانده به بهار (۲۹ اسفند) است.
مردمان ایران باستان در این روز، درب خانه و قبر رفتگان را آب و جارو میکردند. آنها همچنین عود و گیاهان معطر میسوزاندند، دعا میخواندند، به روح پاک در گذشتگان درود میفرستادند و آنها را به خانههایشان دعوت میکردند. روایت است که مردم در این روزها به داد و دهش، عبادت و پرهیزگاری مشغول بودند و به کردار نیک میپرداختند.
کلام آخر؛ شادی میراث اجداد ما ایرانیهاست
تمدن چند هزارساله ایران، میراث گرانبهایی برای ما برجای گذاشته؛ میراثی که به ما یاد میدهد نیک بگوییم، رفتار و کرداری نیک داشته باشیم و شادی کنیم. اگر چه این روزها، بسیاری از سنتهای باستانی ما کمرنگ شده و از خاطرمان رفته، اما همچنان آنها را بزرگ و یادشان را گرامی میداریم. بهتر است که این آداب و رسوم و فرهنگها را به فرزندانمان هم آموزش بدهیم و جشنهای باستانی ایران را گرامی داریم.
آنچه که در این مقاله گفتیم، جشنهای باستانی ایران در نوروز بود. اقوام مختلف ایران هم در این روز، آداب و رسوم منحصر به فردی اجرا میکنند که هرکدام از آنها جالبتر از دیگری است! در فرصتی دیگر، به سراغ اقوام و آداب زیبای آنها میرویم و بررسی میکنیم که مردمان گوشه و کنار ایران، چطور نوروز را برگزار میکنند.