ايرانيان باستان به آداب معاشرت و همنشيني اهميت ويژهای ميداده¬اند. احترام به پادشاه، بزرگان، پدر و مادر و همچنين ادب سخن گفتن، غذا خوردن، هديه دادن، رازداري، راست گويي و... از جملة اموري است كه ايرانيان به هنگام تعامل با يكديگر رعايت ميكردند. مردمان اين مرز و بوم به هنگام برخورد و تعامل با يكديگر، از آغاز عصر مادها تا پايان روزگار ساسانيان، بيشتر بر اساس مباني اخلاقي با همديگر ارتباط برقرار مي¬كردند، زيرا معتقد بودند رعايت اين اصول ميتواند آنان را يار و ياور اهورامزدا در مقابل اهريمن كند و همچنين به انباشت نيكيهاي آنان در مقابل بديهاي شان بينجامد. این مقاله در پي آن است كه به بررسي چگونگي آداب معاشرت و همنشيني در ايران باستان بپردازد.

1. آداب معاشرت و همنشيني در برابر پادشاه
شاهنشاه در دوران ايران باستان، همواره در رأس هرم طبقات اجتماعي ايران قرار ميگرفت. او نه تنها از قدرت بي حد و حصري نسبت به ديگران برخوردار بود، بلكه به عنوان ساية خداوند بر روي زمين معرفي ميشد. همين مسئله باعث مي شد كه مردمانِ تحت حاكميت آنان، با كردار و رفتار شايستة مقام پادشاه با او برخورد كنند. به عنوان مثال شخص شرف ياب شده به حضور پادشاه، ملزم بود دستار سفيد و پاكي را مقابل دهان خود بگيرد تا نفس وی موجب پليدي فرّ شاهي نشود.

پادشاهان ساساني، به هنگام سختي و جنگ برنامة غذايي خود را تغيير ميدادند. آنان غذاهاي متنوع را به كنار ميگذاشتند و به خوراكيهاي ساده همچون نان، سبزي، سركه و نمك اكتفا ميكردند. در اين ايام، به جز دبيربد، موبدان موبد و افسر بزرگ اسواران ايران، كسي حق همسفره شدن با پادشاه را نداشت. اين وضعيت ادامه پيدا ميكرد تا اينكه آن مسئله رفع ميشد. همچنین خميازه كشيدن يا تف انداختن در حضور پادشاه ممنوع بود. اين وظيفة شاه بود كه چنين امري را انجام دهد، چرا كه ايرانيان كهن بر اين باور بودند كه دعاي خسروان دادگر به اجابت نزديكتر است. از سوی دیگر هنگامي كه عزا و مصيبتي بر شاهنشاه وارد ميشد، هيچكدام از درباريان و بستگان نمي توانستند به وي تسليت بگويند. همچنين، شايسته نبود در زمان بيماري كسي به عيادت وي رود، مگر آنكه پادشاه خود به كسي چنين اجازهای دهد يا فردي را احضار نمايد.
2. آداب هدیه دادن به پادشاه
در زمان كورش بزرگ هديه دادن به فرمانرواي مملكت امر مهمي بود كه ميتوانست پيوند او و رعايايش را افزايش دهد. نام هديه دهندگان ثبت ميشد و چنانچه فرد مورد نظر در زماني به تنگدستي ميافتاد، ارزش پيشكشهاي او را برآورد مي كردند و دو برابر آن را به آن شخص ميدادند. شاهان بزرگ از طريق هديه گرفتن به تناوب سلطة خود را بر اقوام قلمرو خويش دوباره مورد تأكيد قرار ميدادند.
آنان به اين اقوام وظايفشان را يادآوري ميكردند و آنان را وا ميداشتند كه فرمانبرداري خود را با تقديم هدايا علناً اعلام دارند و در نتيجه، حدود قدرت بي واسطة خود را بر متصرفات رعايايشان نشان مي دادند. همچنین برخي از محصولات به خاطر كمياب بودن يا به سبب مرغوبيت آنان و دلايل ديگر فقط به مصرف دربار سلطنتي ميرسيد؛ از آن جمله، ميتوان به روغن كنگر كارمالينا، روغن گردوي پارس، شراب خالوبونياي سوريه، گندم آيوليا، خرماي بابل، و... اشاره كرد.
3. آداب آموزش برای کودکان
ایرانیان از همان بدو كودكي به فرزندانشان آموزشهاي خاصي ميدادند تا فرزندانشان به خصلتهاي پسنديده خو بگيرند. آنان اطفال را به مكتب ميبردند تا ادب بياموزند. رؤسا و مراقبينشان اكثر روز مراقب حال آنان بودند و قضاوت و عدالت را ميان آنها مجري ميداشتند، زيرا در بين خردسالان نيز مانند اشخاص مسن همان اتهامات دزدي، خدعه، بي حرمتي، حيله و ناسزاگويي و اين قبيل ذمايم اخلاقي وجود دارد. چنانچه طفلي مرتكب اين تقصيرات ميشد، پس از اثبات جرم مجازات ميشد؛ ولي، اگر كسي بهتان ناروايي به ديگري وارد ميساخت و از عهدة اثبات آن بر نمي آمد، دچار مجازات ميشد. وقتي ميديدند طفلي در برابر احسان، از حق شناسي و نگهداشتن حرمت ولي نعمت خود سر باز زده است، سخت تنبيه ميشد، زيرا معتقد بودند كه اشخاص نمك نشناس از اداي تكليف در برابر خدايان و انجام وظيفه در مقابل والدين يا وطن و دوستان خويش سرپيچي ميكنند و بدين علت مستوجب عقوبت و مجازات سخت هستند.

در كنار تعليم تيراندازي و اسب سواري، از راست گويي به عنوان آموزشي ياد شده است كه معلمان به كودكان بالاي پنج سال ميدادند. بنابراين، ترغيب كردن كودكان به رعايت اصول پسنديده و ارزشي در نزد ايرانيان هر چند شگفت آور است، بازخورد اين اصول ايجاد جامعة اخلاقي با آداب خاص در آن دوران است كه تأثيري مستمر در فرهنگ و رسوم ايران زمين، نه تنها در ايران باستان، بلكه تا به امروز از خود بر جاي گذاشته است.
4. آداب معاشرت با افراد
پادشاهان ادب و رفتار خوب را چنان به پارسيان تلقين ميكردند كه ويژگي اصلي سرشت آنها شده بود. هنگامي كه پارسيان در راه به هم برمي خوردند، آشنايان هم طبقه با بوسيدن لب يكديگر به هم سلام ميگفتند. كسي كه از نظر موقعيت اندكي پايين تر بود، گونه¬اش را براي گرفتن بوس به جلو ميبرد. فرودستان نيز كاملاً كرنش ميكردند. برهنه بودن بخشي از بدن نه تنها دور از ادب، بلكه شرم¬آور بود. از اين رو، پارسها لباسي ميپوشيدند كه همة بدن را ميپوشاند.

از ديگر عادات قديمي آنان اين است كه در حين راه رفتن چيزي نمي خورند و نمي آشامند و مجاز نيستند در بين راه قضاي حاجت نمايند. آنها نه تنها از گفتن هرگونه سخن بيادبانه كه حتي از خنديدن بلند در حضور ديگران هم خودداري ميكردند. انداختن آب دهان، گرفتن دماغ يا هر گونه رفتار خلاف عرف ديگر در حضور ديگران، در نظر پارسها شرم آور شمرده ميشد. افزون بر اين، ايرانيان با همسران خود نه مينوشيدند و نه مي رقصيدند، بلكه فقط با زنان غيررسمي خود چنين ميكردند. پر حرفي در نزد پارسيان گناه بزرگي محسوب ميشد و به چنين افرادي براي در ميان نهادن سخني بزرگ اعتماد نمي كردند. در بين پارتها رسمي هست كه در هنگام بستن پيمان به يكديگر دست ميدهند و آنان بسيار به نگاه داري پيمان و عهد خود پايبندند.
5. آداب معاشرت با والدین
تاريخ ايران باستان نشان ميدهد كه احترام به پدر و مادر همانند احترام به پادشاه يك خصلت كلي جامعة ايراني است و در همة طبقات ايراني رايج بوده است، هرچند با توجه به جامعة پدرسالار ايراني، ميتوان گفت پدر نه تنها يك سرپرست، بلكه حكم يك پادشاه را در خانه داشته است. پسري كه قصد ازدواج داشت، نيازمند اجازة پدر و مادر بود.

نتیجه گیری
مطالبي كه بيان شد، بخشي از آدابي بود كه ايرانيان به هنگام معاشرت و تعامل با يكديگر رعايت ميكردند. شخصي كه در روابط خود اين مسائل را به نيكي رعايت ميكرد، اصولاً فردي اخلاقمند و با ادب شناخته ميشد، ولي كسي كه اين مسائل را رعايت نمي كرد، فردي بي ادب و بي فرهنگ قلمداد ميشد. به طور كلي، به نظرمي رسد اندرزنامهها تا اندازة قابل توجهي تحت تأثير بخش تعليمات عملي آيين زرتشت قراردارند. در واقع، كسي كه در اين دنيا به كار نيك و انباشت آن، و كوشش براي زندگاني بپردازد، يار و ياور اهورا مزدا در مقابل اهريمن خواهد شد و به بهشت موعود راه خواهد يافت و كسي كه دست به امور غيراخلاقي و ناپسند بزند، همراه و دوستدار اهريمن خواهد بود و به جهنم خواهد رفت.
در این مقاله به پنج مورد از آداب و رسوم زندگی و معاشرت در ایران باستان اشاره شد و در خصوص هر یک از آنها نمونه¬هایی ارایه گردید. به طور کلی آنچه ما تحت عنوان آداب معاشرت و همنشيني در ايران كهن ميشناسيم، نه تنها ميتوانست تعامل و ارتباط بين مردم را بر اساس ارزشها و سنتهاي اخلاقيِ فرهنگ ايران زمين شكل بخشد، بلكه ميتوانست سرنوشت آنان را در جهان ابدي نيز مشخص سازد.