موسیقی هنر اندیشیدن با نغمه هاست. هنری که همگام با کلام و حتی فراتر از کلام، بیانگر احساسات انسانی است. زیرا وقتی کلام، محدود می شود و دیگر به کار نمی آید، آنگاه موسیقی زبان باز می کند تا به قول شکسپیر حتی سینه های وحشی و دور از احساس نیز سحر شوند و به آرامش برسند.. موسیقی در ایران پیشینهای دیرینه دارد و به دوران ایران باستان بازمیگردد. ایران خاستگاه موسیقیهایی غنی و متنوع است و موسیقی سنتی ایران به عنوان یکی از مؤلفههای فرهنگ و هنر ایرانی بهشمار میرود. تقریباً همه اقوام ایرانی دارای موسیقی محلی ویژه خود هستند.
طی قرون متمادی، آموزش موسیقی در ایران به روش استاد و شاگردی بوده است تا هر هنرجو در جوار استاد، همراه با درس نوازندگی، درس زندگی را نیز بیاموزد و این هنر از نسلی به نسل دیگر برسد. درتاریخ موسیقی ایران از گذشته تا به امروز اساتید بزرگی داریم که در راه ارتقاء این هنر از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. در این مقاله قصد داریم تعدادی از نوابغ ایرانی در رشته موسیقی را از دید پیشکسوتان در معرفی کنیم.
1. روحالله خالقی
روحالله خالقی متولد ۱۲۸۵و درگذشته۲۱ آبان ۱۳۴۴ هجری شمسی موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده ویولن و آموزگار موسیقی اهل ایران بود. خالقی از شاگردان علینقی وزیری بود و در دورانی که توجه به موسیقی سنتی ایران کاهش یافته بود، با آثار و فعالیتهای خود در حفظ و احیای جایگاه این موسیقی نقش قابل توجهی ایفا کرد. در کودکی و تحت تأثیر پدر و مادرش که هر دو نوازندگی میدانستند با موسیقی آشنا شد. پدرش با اینکه به موسیقی علاقه داشت اما با انتخاب این هنر بهعنوان یک حرفه برای پسرش مخالف بود. با اینحال، گرایش روحالله خالقی به موسیقی باعث شد، وی در نوجوانی با دیدن آگهی مدرسه موسیقی وزیری، در آنجا نامنویسی و تحصیل در رشته موسیقی را آغاز نمود.
از خالقی بهعنوان بنیانگذارِ موسیقی ملی ارکسترال نام برده میشود؛ بههمین دلیل او را از نخستین «آهنگسازان حرفهای کامل در ایران» دانستهاند که در این سبک به شهرت رسید. وی قطعات موسیقی بسیاری ساخت که در همه آنها به موسیقی ایرانی توجه و پرداخته شدهاست. سرود مشهور «ای ایران» که از آن بهعنوان سرود ملی غیررسمی ایرانیان یاد میشود نیز از جمله ساختههای او است.
2. حسین تهرانی
حسین تهرانی متولد ۱۲۹۰در تهران و درگذشته۷ اسفند ۱۳۵۲ در تهران نوازنده نامدار تمبک و موسیقیدان اهل ایران بود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر اتابک به پایان رساند. تهرانی در کودکی زحمات و مصائب فراوانی متحمل شده بود و آثار آلام و مصائب دوران طفولیت تا پایان عمر در چهره اش باقی بود. وی در جوانی با آنکه از حیث مادی در مضیقه بود ولی هیچگاه از عشق خود به موسیقی دست نکشید و ضرب را به زیر عبا میگرفت و با پشتکار و جدیت به نزد استاد خود حسینخان اسماعیلزاده میرفت.
او استاد اصلی خود را ابوالحسن خان صبا میدانست زیرا نکات فراوانی از او آموخت که بعدها بسیار از آن بهره گرفت و توانست که هر ریتمی را با انگشتان سحرآور خود به روی ضرب بیاورد. در کارنامه هنری او می توان به مواردی چون اولین نت نگاری برای تنبک و چاپ اولین کتاب آموزشی تنبک (با همکاری هوشنگ ظریف، حسین دهلوی و مصطفی کمال پور تراب) اشاره کرد.
3. حسن کسائی
سیدحسن کسائی متولد ۳ مهر ۱۳۰۷ در اصفهان و درگذشته ۲۵ خرداد ۱۳۹۱موسیقیدان و نوازنده نی و سهتار اهل ایران بود. وی در خانوادهای تاجرپیشه به دنیا آمد. پدرش، «سید جواد کسائی» از تاجران به نام آن زمان اصفهان بود و به دلیل علاقه و انسی که با موسیقی داشت، با استادان و بزرگان آن زمان مانند سید حسین طاهرزاده، جلالالدین تاج اصفهانی، اکبر خان نوروزی، خاندان شهناز (شعبانخان، حسین آقا، علی آقا و جلیل شهناز)، غلامحسین سارنج و ادیب خوانساری رفتوآمد مینمود.
حسن کسائی در اصفهان سالها مکتبدار موسیقی اصفهان در رشتههای نی، سهتار و آواز بودهاست. بیشتر آثار حسن کسایی بداههنوازی است.کسائی در نواختن نی ایرانی همانند نداشت و در اوقات فراغت به تکمیل سهتار میپرداخت. وی در زندگی هیچ دلبستگیای به جز موسیقی نداشت. وی در شهر زادگاه خود، اصفهان در کوی عباسآباد زندگی میکرد. دیده شده بود که او حتی با لوله کردن کاغذی ساده و سوراخ کردن آن اقدام به نواختن نی میکرد که این موضوع در یکی از نوارهای صوتی آموزشی وی نیز بیان گردیدهاست. حسن کسائی که از پیشکسوتان موسیقی سنتی بهشمار میآمد، بر خلاف بسیاری از آنان ذهن و اندیشهای نوگرایانه داشت و ردیف موسیقی سنتی را «وحی منزل» تلقی نمیکرد.
4. جلال ذوالفنون
جلال ذوالفنون متولد ۱۶ اسفند ۱۳۱۶ و در گذشته ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ موسیقیدان، ردیفدان و نوازنده ی برجسته سهتار اهل ایران بود. او درآباده متولد شد، در کودکی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در ده سالگی در خانواده ای اهل موسیقی آغاز کرد. برای ادامه ی تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا با سازهای دیگر چون تار و ویلن آشنا شد.
جلال ذوالفنون آثار نوشتاری و صوتی فراوانی در زمینه ی موسیقی ایرانی از خود به جای گذاشته که از بین آنها میتوان آلبومهای گل صدبرگ و آتشی در نیستان با صدای شهرام ناظری را نام برد. همچنین از دیگر آثار او میتوان به مستانه، سرمستان و شب عاشقان با صدای علیرضا افتخاری و آلبوم شیدایی با صدای صدیق تعریف اشاره کرد.ذوالفنون سالیان متمادی در زمینه تحقیق گام برداشت و کوشید جوانان را با این قلمرو آشنا کند. مهمترین کار وی پس از تحقیق، تدریس بود. وی نخستین کسی بودهاست که کتاب آموزشی خاص برای سه تار نوشتهاست.
5. محمدرضا لطفی
محمدرضا لطفی متولد ۱۷ دیماه ۱۳۲۵ گرگان و در گذشته ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ ردیفدان، موسیقیدان و آهنگساز ایرانی بود. او نوازنده برجسته تار، سهتار و کمانچه و نیز پژوهشگر و مدرس موسیقی سنتی ایرانی بود. او از چهرههای تأثیرگذار موسیقی ایرانی بود که با خلق آثاری چون «ایران ای سرای امید»، «کاروان شهید»، «برادر بیقراره» و «عشق داند» به میان توده ی مردم راه یافت.
محمدرضا لطفی همزمان که به نوازندگی تار مشغول بود، سهتار نیز مینواخت؛ اما نخستینباری که سهتارنوازی لطفی به صورت رسمی شنیدهشد سال ۱۳۶۲، همزمان با انتشار آلبوم به یاد درویشخان بود. انتشار این آلبوم شور و اشتیاق فراوانی را در میان جوانان برای یادگیری سهتار به راه انداخت؛ ساز سهتار تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ سازی مهجور بود، که در طی سالها تنها یک نوازنده مطرح به نوازندگی این ساز مشغول بود. او در نوازندگیِ سهتار بیش از هر کسی تحت تأثیر ابوالحسن صبا بود، اندک گرایشی نیز به نوازندگی احمد عبادی داشت. آلبوم به یاد درویشخان نتیجه ی ۸ سال تلاش لطفی بر روی ساز سهتار بود که نتیجه ی خارقالعادهای داشت. لطفی بعدها نیز در اجراهایی که با ساز سهتار در خارج از ایران انجام داد، بیشتر از همین روش سهتار نوازی استفاده کرد.
سخن پایانی
به طور قطع برای شما نیز پیش آمده که با شنیدن یک موسیقی خاص، ناخودآگاه اشکی ریخته باشید یا با شنیدن دوباره یک موسیقی، تمامی خاطرات مربوط به آن قطعه برای شما زنده شده باشند. این که چگونه یک قطعه موسیقی نوشته شود تا این دگرگونیها را در افراد پدید آورد، چیزی فراتر از دروس ساده دانشگاهی است. بطور قطع می توان گفت که موسیقی هنری فرازمینی است و با روح انسانها در ارتباط است. اساتید موسیقی در هر دوره ای با عشق خود رنگی جدید به نواهایی که از سازها برخاسته میشود، می دهند. در این مقاله مروری داشتیم به 5 تن از بزرگان موسیقی ایران و از دستاوردهای آنها در این حیطه سخن گفتیم. امیدواریم که نسل جدید موسیقی ایران نیز بتواند قدم در راه این اساتید بزرگ بگذارند و موسیقی غنی و اصیل ایران زمین را برای نسلهای بعدی زنده نگه دارند.